ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه
همانا حسین راه هدایت وکشتی نجات است
هرساله،محرم، مردم اینچه علیا به مسجد می روندوبرای سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین از ته دل وعاشقانه عزاداری می کنند.
همانطور که در مطلب قبلی گفتم این زوستا دو مسجد دارد که من بیشتر به مسجد پایین می روم زیرا بیشتر فامیل های من درآنجا هستند. در شب های محرم مردم در مسجد جمع میشوند واول به خواندن زیارت عاشورا می پردازند وبعد دقایقی حاج آقا قاسمی برروی منبر رفته وبا صحبت هار وی ما را به فیض می رسانند . بعد اتمام سخنان او برای عزاداران حسینی چای آورده میشود وبهداز صرف چای دایی من با گفتن جمله" هــــــــــر که رآ عشق حسین برسر بود عریان شود "مردم را به سینه زنی دعوت می ماید ازهمان اول جوانان گرد می آیند و وبا عشق برای سومین پیشوای عالمیان حضرت حسین ع سینه زنی میکنندو کودکان نیز جز نوحه خوانان اول می ایتند ودر آخر نوبت به دایی من می رسد که ایشان نامش فرج الله تفضلی است وی مردی جوان و پدری لایق است وبا سبک سنگین نوحه می خواند که همه را دیوانه می کند ودر پایان نوحه اش تیکه ای از نوحه ای را به سبک دیگری تلاوت می کند که تمام عزاداران آن را حفظ هستند از پیرو جوان که آن نوحه این است
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بردلم ترسم بماند آرزویکربلا آرزوی نینوا آرزوی قتلگاه
عشق بین الحرمین به علی نور دوعین به نماز زینبین به ابلفضل و حسین
کاری با هیچ کس ندارم عباس ام من تموم عالم میدونن عباسی ام من
مردونه وار مردونه وار میزنم به سینه بر شونه وار بر شونه وار میزنم به سینه
خدا نشسته اون بالا ماهارو میبینه
کلید جنت که میگن دست حسینه
و....
من این نوحه را بسیار دوست دارم و ازته دل می خوانمش
درروز هشتم محرم مسجد روستای پاین به روستای بالا میرودودر روز تاسوعا مردم دو مسجد به یکدیگر رسیده وبه هم می پیوندند وسینه زنان بر روی مزار ها میروند در شب عاشورا عزاداران هرچه درتوان دارند به اجرا میگذارند تا دردرگاه مولایشان حسین پذیرفته شود.
شب شام غریبان مردمان هرمسجد بهدوگروه تقسیم شده ومثلاگروه اول جایی می استد و شعر ی را می گوید مانند شام غریبان سحر ندارد امشب سکینه پدر ندارد مظلوم حسینم محروم حسی جان
وگروه دوم کمی آنطرف تر بعد اتمام شعر گروه اول شهر دیگری را بر زبان می آورد مانند حسین جان تو سلیمان جهانی چرا انگشتر انگشت نداری مظلوم حسینم محروم حسین جان
وهمینطور به سوی مسجد دیگری میروند ودوباره بر میگردند به مسجد خود.
اینم از محرم دراینچه علیا